ترتیب اقوالترتیب اقوال، از اصطلاحات منطقی بوده و به چينش منظم اجزاى خطابه به منظور زيبايى و بالا بردن تأثير اقناعى آنف اطلاق میگردد. ۱ - توضیح اصطلاحترتيب اقوال و الفاظ خطابه همچون اخذ به وجوه و تزيين الفاظ در زمره توابع خطابه قرار دارد. ترتيب اقوال همانگونه که از نامش پيداست با نظم و ترتيب الفاظِ خطابه مرتبط است و ضمن آراستن و تزيين خطابه باعث بالا رفتن تأثير اقناعى آن مىشود. ۲ - موارد ترتیب اقوالترتيب اقوال در خطابه با رعايت امور ذيل محقق مىشود: ۱. تقديم مدعا بر دليل آن؛ هر کلامى که براى ايضاح مطلوبى آورده مىشود - چه خطابى باشد، چه برهانى و غير آنها - لزوماً از دو جزء اساسى تشکيل مىشود که يکى را دعوا يا مدعا، و ديگرى را دليل دعوا يا دلیل مدعا مىنامند. نظم و ترتيب طبيعى ايجاب مىکند که دعوا بر دليل آن مقدم شود به اين بيان که نخست، مدعا طرح شود و سپس در اطراف آن به اقامه دليل و بحث بپردازند و تفصيلاً آن را اثبات کنند، ولى در مواردى، مصلحت اقناع مخاطب، عکس اين ترتيب را اقتضا مىکند که تشخيص آن بر عهده خطیب است؛ بدينسان تقديم دعوا بر حجت يا تأخيرش از آن به حسب مصلحت مختلف است. ۲. تصدیر يا مقدمهچينى؛ ۳. اقتصاص يا قصهگويى؛ ۴. خاتمه. ۳ - یادآوریاکثر اقوال خطابى داراى صدر، اقتصاص و خاتمه است. صدر يا مقدمهچينى براى آمادهسازى مخاطب و بيان موضوع خطابه، اهميت، و هدف از آن است و به منزله رسم و نشان غرض خطيب است -چنانکه مؤذن تنحنح مىکند- و تلويحاً شامل اجزاي ديگر کلام است، اما اقتصاص يا قصهگويى، بيان تفصيلى مطلب، ديدگاههاى موافق درباره آن، مثالها، اشعار و ادله آن و رد مخالفان است؛ به ديگر بيان، رسم و نشان تصدیق است که چه چيزى بوده و چه چيزى واقع شده است. خاتمه، همان جمعبندى مطالب به طور يکجا و تذکر مطالب بر سبيل وداع و نتيجهگيرى است. [۴]
مجتهد خراسانی، محمود، رهبرخرد، ص۳۵۱
۴ - پانویس
۵ - منبعپایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «ترتیب اقوال»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۲۶. ردههای این صفحه : اصطلاحات منطقی
|